گاهی اوقات، بزرگترین باری که کودک، باید بر دوش بکشد، زندگی نزیسته والدینش است. بدین معنا که هر کجا، هر زمان و هر شرایطی که والدین در زمینه رشدشان درگیری داشته باشند، به یک عامل درونی برای فرزندان تبدیل میشوند و فرزندان نیز در همان جا گیر میکنند.
از این رو خیلی از وقتها ، والدین بر اساس عقده هایشان و زندگی نزیسته خود ، فرزندانشان را بگونه ای تربیت می کنند که به آن آرزوهایی که خود نرسیده اند یا در ذهن داشته اند حالا بهر شکل ممکن ، بچه هایشان برسند. لذا به استعدادها و علاقه مندی های خاص فرزندشون ، بهایی نداده و در آن زمینه ، به او میدان نمی دهند .
اون وقت چه اتفاقی می افته ؟
بچه ، هرز می رود و توانمندی های ویژه او ، خفه می شود و نهایتا به جایی هم نمیرسد .